قبل از اینکه بدانیم درد چیست بهتر است اول از خدا به خاطر این موهبت الهی که به ما عطا داشته تشکر کنیم بله درد یک احساس پیچیده است که اغلب اجزاى روحى را نیز در بردارد. وجود گیرنده هاى احساس درد و انتقال بدون اختلال این حس به سیستم عصبى مرکزى، پیش شرطهاى داشتن درد، میباشند. در دردهاى مزمن، عوامل بیولوژیکى، فیزیکى و اجتماعى بر روى یکدیگر تاثیرات متقابل میگذارند.
به عبارتى، درد، یک "خیابان یک طرفه" نیست که، در آن تنها علائم و پیامهائى از سوى بدن به مغز ارسال گردند. بر خلاف، سیستمهاى ویژه اى در بدن ما فعالیت میکنند که، دائمآ در تلاشند، تا یک آسیب دیدگى جسمى اجبارآ به ایجاد درد منجر نگردد، براى مثال جراحاتى که در طى یک سانحه رانندگى، مسابقه ورزشى، جنگ یا حتى بصورت پنهان در هنگام مقاربت جنسى بروز میکنند. علاوه براین گاهى دردهائى وجود دارند که، بر اثر یک آسیب دیدگى جسمى نبوده و علت مشخصى ندارند.
طبق تعریف رسمى انجمن بین المللى مطالعات علمى در این مورد، "درد، یک درک و تجربه ناخوشایند است، که بر اثر یک صدمه دیدگى بوجود آمده و یا به بروز آسیبى منجر خواهد شد ، یا اینکه به این صورت احساس میشود." بنابراین درد، آن چیزیست که بیماران احساس میکنند.
گیرنده هاى درد، انتهاهاى عریان رشته هاى عصبى میباشند که، در برابر تحریکهاى مختلف از خود واکنش نشان میدهند، مثلآ در برابر سرما و گرما، قطع شدن یا فشار زیاد و مواد شیمیائى. در مقایسه با گیرنده هاى دیگر، گیرنده هاى درد، احتیاج به تحریک قویترى دارند، تا واکنش نشان دهند و برخلاف دیگر گیرنده ها، به محرکها عادت نمیکنند یعنى میزان تاثیر پذیرى آنها کاهش نمییابد. فعالیت گیرنده هاى درد توسط برخى مواد شیمیائى همانند Prostaglandin ها، Bradykinin ها وSerotonin ها قابل تغییر و اغلب قابل افزایش است. علاوه بر این، کمبود میزان اکسیژن در بافتها بر اثر سکته، افزایش محیط اسیدى بدن بخاطر افزایش دى اکسید کربن یا تغییر میزان غلظت خون نیز میتوانند حساسیت در برابر محرکهاى درد را افزونتر سازند.
رشته هاى عصبى که اطلاعات مربوط به درد را منتقل میسازند، به دو گونه اند. رشته هاى سریعA دلتا، که سرعت انتقال در آنها به 20 متر در ثانیه میرسد و رشته هاى کندتر C که با سرعت انتقالى به میزان 2 و نیم متر در ثانیه درد را منتقل میکنند. این رشته هاى عصبى C هستند که، ابتدا به انتقال تحریکات درد میپردازند و به همین علت هم، مکان یابى دقیق درد در این مورد امکان پذیر نیست. در لحظه نخست احساس درد در نخاع، واکنشى ناگهانى فعال میشود که، حرکتى سریع را موجب میگردد، در حالیکه درد، هنوز با هوشمندى تمام درک نشده است، مثلآ عقب کشیدن دست، به محض احساس حرارت شعله. از سوى دیگر این اطلاعات به مغز انتقال مییابند. در قشر خارجى مغز یعنى کورتکس است، که درد، سرانجام هوشیارانه درک شده و مورد ارزیابى قرار میگیرد. درک احساس درد و یافتن محل آن، روندیست که باید آموخته شود. در قشر حساس کورتکس براى هر بخشى از پوست بدن مناطق ویژه اى وجود دارند که، کل آنها Homuncolus نامیده میشود.
یک پدیده ویژه اما، دردهاى انعکاس یافته میباشند. از آنجائیکه اندامهاى درونى بدن نیز داراى رشته هاى عصبى میباشند اما، در پروسه یادگیرى ما، کمتر امکان خودنمائى مییابند، دردهائى که در این ارگانها بوجود میایند، بصورتى دیگر، به منزله درد در مناطق پوستى یا ماهیچه اى انعکاس مییابند.
در حین انتقال درد در نخاع، برخى مواد تولید شده در بدن همانند Endorphin ها میتوانند میزان آنرا کاهش بخشند. از دیگر داروهاى شناخته شده براى تسکین درد میتوان مورفین را نام برد که، از تریاک تهیه میشود. مطالعات گسترده در زمینه داروهاى مسکن نشان داده اند که، اثر این داروها در مورد
بیماران مبتلا به دردهاى مزمن، بصورت دائم نبوده و آنها میتوانند موجب بروز اعتیاد گردند.